تاریخچه کشور لهستان
کشور لهستان ، کشوری در مرکز اروپا دارای قدمت تاریخی می باشد .در این کشور در قرن دهم میلادی فردی از خاندان پیاست به نام میزکوی اول ، لهستان بزرگ را در تاریخچه کشور لهستان به وجود آورد ، در حالی که لهستان کوچک را قبایل جنوبی لهستان را ساختند و آخرین پادشاه خاندان پیاست مانع نابودی کشور شد . او با همسایگان خود وارد جنگ شد و پس از تصرف گالیسی ، کراکوولی را به پایتختی انتخاب کرد. این پادشاهان در کشور لهستان اصلاحاتی را به وجود آوردند و اقدامات موثری را انجام دادند . آنها در بالا بردن قدرت سلطنتی و توسعه آموزش و پرورش تلاش زیادی کردند و در این مسیر کازیمیر سوم بیشترین سهم را داشت . در ادامه این مقاله قصد داریم بیشتر با تاریخچه کشور لهستان آشنا شویم .
شرکت آتیه آفرینان ایرانیان به شما پیشنهاد می کند برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله ” تحصیل در لهستان ” را مطالعه فرمایید .
کشور لهستان که امروزه با اسم رسمی جمهوری لهستان در جهان معرفی می شود از جنوب و جنوب غربی با اسلوواکی و جمهوری چک، از سمت شمال شرقی با لیتوانی و روسیه، از غرب با آلمان و از شرق و جنوب شرقی با بلاروس اوکراین مرز مشترک دارد و همچنین دریای بالتیک در شمال را در همسایگی خود دارد. بی شک مثل هر کشور دیگری همسایگان این کشور هم در تاریخ لهستان بی تاثیر نبوده و در بررسی تاریخ آن باید تا حدودی نسبت به این کشورها شناخت پیدا کرد.
همان طور که قبلا اشاره شد در گذشته دور خاندان پیاست و پادشاهان آن در تاریخ این کشور نقش موثری داشتند. پس از مرگ کازیمیر سوم که در این خاندان بیشترین سهم را در توسعه و پیشرفت کشور داشت، یک شاهزاده خارجی به اسم لوئی دانژ و بعد دختر او یعنی هدویج به پادشاهی دست یافتند. هدویج با ژاژلون دوک بزرگ لیتوانی ازدواج کرد و با این ازدواج سیاسی در تاریخ لهستان، از این زمان هر دو کشور با هم متحد شدند.
مردم لیتوانی که به زبان هندو اروپایی صحبت می کردند و هنوز باور و اعتقادات دیگری داشتند دین مسیح را پذیرفته اند و حالا کشور جدید از نظر وسعت و اندازه چشمگیر و قابل ملاحظه بود و بین دو کشور آلمان و روسیه قرار گرفته بود. کشور لهستان با اینکه همیشه مورد تهدید همسایگانش بود با این حال قصد داشت قلمرو خود را گسترش بدهد و سرزمین های بیشتری را تصرف کند. ژاژلون، شوالیه های توتونی را در تاننبرگ شکست داد و به با این کار مانع پیشرفت آلمان ها به سمت شرق گردید.
سلسله ژاژلون در تاریخ کشور لهستان برای مدت زیادی بر 2 سرزمین لهستان و لیتوانی حکومت کردند و در مدت سلطنت خود با همسایگان خود یعنی ترک ها، فرقه سواران توتونی جنگ و درگیری های زیادی داشتند. کازیمیر چهارم بزرگترین پادشاه سلسله ژاژلون در قرن پانزدهم بود که ۱۳ سال تمام با سواران توتونی جنگ کرد و پس از شکست دادن آنها عهدنامه توران را بر آنها تحمیل کرد. طبق این عهدنامه در تاریخچه کشور لهستان پروس به دو بخش تقسیم شد. بخش شرقی در دست فرقه توتونی ماند و بخش غربی در دست لهستان بود.
یکی از روش های مهاجرت به لهستان از طریق تحصیل می باشد شما می توانید در مقالات دیگر به طور مفصل درباره راه های دیگر ” مهاجرت به لهستان ” اطلاعات کسب کنید .
کازیمیر چهارم برای کاهش قدرت بیش از انداره درباریان تلاش زیادی کرد. او مجلس کشور لهستان را که شامل نمایندگان شهرها و نجیب زادگان بود به وجود آورد. از سرمایه داران افراد کمی در این مجلس شرکت داشتند و همچنین به دهقانان و روستاییان نیز اصلا توجهی نشده بود و جایگاهی برای آنان در نظر گرفته نشده بود. در این مدت پادشاه پشتیبان و تکیه گاهی نداشت و پایه ضعف و شکست قدرت پادشاهی در همین تشکیلات بود.
در دوره فرمانروایی آخرین پادشاه خاندان ژاژلون، لهستان و لیتوانی هنوز با هم متحد بودند و دولت گسترده ای را تشکیل داده بودند ولی قدرت سلطنتی همچنان رو به ضعف و نابودی بود. در حقیقت قدرت واقعی در دست مجلس بود که با هر اصلاحات و ابتکاری در کشور مخالفت می کرد و مدافع و حمایت کننده منافع نجیب زادگان و بزرگان به شمار می آمد . با همه این ها، سیژیسموند اول پادشاهی و حکومت درخشان و پرافتخار و پر باری داشت و در جنگ با روس ها اسمولنسک به تصرف پلنی درآمد. سیژیسموند دوم پایتخت خود را شهر ورشو انتخاب نمود و با استفاده از منحل کردن فرقه پورت گلوها، کورلاند و لیوونی را گرفت.
در دوره سلطنت وی اصلاحات مذهبی در پلنی شروع شد که این موضوع شروعی برای شورش های مذهبی در تاریخ کشور لهستان بود، در نتیجه مذهب کاتولیک دوباره قدرت را به دست آورد. حالا در چنین شرایطی نفوذ رنسانس به خوبی قابل مشاهده بود و بزرگان و درباریان برای ادامه تحصیل و مطالعه به کشورهای خارجی سفر می کردند و در رفت و آمد بودند این درحالی بود که اکثر مردم همچنان در سختی و بیسوادی زندگی می کردند.
با مرگ سیژیسموند دوم حکومت ژاژلون ها پایان یافت و از این زمان در تاریخ کشور لهستان سلطنت به صورت انتخابی، رایج شد. بزرگان کشوری هانری دووالوا را برای سلطنت انتخاب کردند که این فرد بعدها به هانری سوم معروف شد و به پادشاهی فرانسه رسید. بزرگان و سران کشور با هانری دووالوا پیمانی بستند که طبق آن باید جلسات مجلس مرتب تشکیل می شد و آزادی مذهبی باید در نظر گرفته می شد. این موارد شرایطی بود که بزرگان کشور به پادشاه جدید تحمیل کردند.
ولی هانری دووالوا تحمل این شرایط را نداشت و مرگ برادر را بهانه کرد و برای رسیدن به سلطنت فرانسه به کشور خود بازگشت. بعد از او مجلس کشور لهستان یکی از شاهزادگان ترانسیلوانی به نام اتین باتوری را به پادشاهی انتخاب کرد. این فرد با ترک ها و روس ها وارد جنگ شد و باعث شکوه و عظمت مقام سلطنت شد. پس از مرگ او یک شاهزاده سوئدی که مذهب کاتولیک داشت به نام سیژیسموند سوم قدرت را به دست گرفت. سیژیسموند سوم قدرت طلب بود و سیاست های جاه طلبانه ای داشت و در نتیجه با شکست ها و ناکامی هایی روبه رو شد.
در مقاله ” اقامت در لهستان ” به طور مفصل درباره شرایط اقامت و تابعیت لهستان اطلاعات کسب کنید .
بعد از او دو فرزندش به نام لادیسلاس ششم و ژان کازیمیر به ترتیب به قدرت رسیدند و سلطنت کردند. ژان کازیمیر آخرین پادشاه خانواده وازا بود و لهستانی ها پس از او دو پادشاه دیگر را که از کشور خودشان بود به سلطنت انتخاب کردند. در سال ۱۷۳۳ میلادی پادشاه لهستان اگوست دوم مرد و بر سر جانشینی او بین اعضای مجلس درگیری و اختلاف به وجود آمد. دو تن از پادشاهان لهستان به نام آگوست دوم و آگوست سوم با کمک روسیه و اتریش به پادشاهی رسیدند ولی قدرت و اختیار آن ها محدود و ضعیف بود.
گروه آتیه آفرینان ایرانیان – مجری و ارائه دهنده بهترین خدمات و مشاوره های تحصیل و اقامت در اروپا